به گزارش خبرگزاری حوزه، این کتاب بازخواندهٔ ترجمهٔ فارسی نَفَسُالمَهموم است که شیخ عبّاس قمی تألیف و میرزا ابوالحسن شعرانی تحتِ کتابی به اسمِ دَمعُ السُّجوم ترجمهاش کرده است. کتاب شاملِ وقایعِ پس از بیعتِ مردم با یزید ابن معاویه تا بازگشتنِ خاندانِ حضرتِ حسین ابن علی ــ بیاو ــ به مدینه است.
نویسنده اما در بازخوانی خود، خطِ حادثه را پررنگ کرده و به ترتیب و توالی وقوعِ حادثهها دقّت کرده است. او آدمهایی را که اسمشان در اوّلِ حادثه یک چیز بود و در اثنای حادثه یک چیز و در انتها یک چیزِ دیگر، یکی کرده و نقلهای پراکنده در جایجای کتاب را ــ بیآنکه از جزئیاتِ هیچکدامشان بزند ــ تجمیع کرده است.
ردِّ نقلهایی را که با هم نمیخواند، در کتابهای دیگر گرفته تا نقلِ معقولتر و مشهورتر را بیاورد و تاریخها را ــ تا آنجا که میشد ــ همخوان کرده و جایها و مرزها و منزلها و شهرها را روی نقشه آورده است تا کروکی حادثه معلوم شود.
یاسین حجازی همچنین رجزهایی را که ترجمه نشده بود یا ترجمهاش واضح نبود، دوباره ترجمه کرده و رسمالخط را یکدست و پاراگرافبندی و نقطهگذاری و اِعراب گذاری کرده و مکرّرات و عباراتِ عربیای را که حذفشان به ساختارِ متن لطمه نمیزد، حذف کرده است.
یاسین حجازی در مقدمه کتاب می نویسد:
“من در بازخوانی نفس المهموم، خط حادثه را پررنگ کردم و به ترتیب و توالی وقوع حادثه ها دقت کردم و گشتم آدم هایی را که اسمشان در اول حادثه یک چیز بود و در اثنای حادثه یک چیز و در انتها یک چیز دیگر، یکی کردم و نقل های پراکنده در جای جای کتاب را تجمیع کردم و رد نقل هایی را که با هم نمی خوانند، در کتاب های دیگر گرفتم تا نقل معقول تر و مشهودتر را بیاورم و تاریخ ها را همخوان کردم.”
خواندن کتاب آه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
کتاب آه به خوانندگانی پیشکش میشود که مشتاقاند مضامین دینی ادبی را بیحشو و پیرایه چنانکه هست و با همان زیبایی که در اصل و اساسش نهفته بخوانند.
بخشی از کتاب آه
ابوخالدِ خرمافروش خبر داد و گفت:
با میثم بودم در فرات، روزِ جمعه، که بادی بوزید ــ و او در کشتی زیبا و نیکویی نشسته بود.
بیرون آمد و به باد نگریست و گفت «کشتی را استوار بندید که بادی سخت میوزد!» و در این ساعت، معاویه بمرد.
چون جمعهٔ دیگر شد بَریدی از شام برسید، من او را دیدار کردم، گفتم «ای بندهٔ خدا، خبر چیست؟»
گفت «مردم را حال نیکوست. امیرالمؤمنین درگذشت و مردم با یزید بیعت کردند.»
گفتم «کدام روز درگذشت؟»
گفت «روزِ جمعه.»
چون حسن ابن علی از دنیا رحلت کرد، شیعیان در عراق به جنبش آمدند و به حسین نامه نوشتند در خلعِ معاویه و بیعت با او. امّا او امتناع کرد که: «میانِ ما و معاویه پیمان و عقدی است که شکستنِ آن روا نباشد تا مدّتِ آن سرآید. و چون معاویه بمیرد، در این کار باید نگریست.»